۱۳۸۹ دی ۲۰, دوشنبه

دختر همسایه

همسایه ما یک دختر و یه پسر داشت که دوست من بود و اسمش علی بود و اسم خواهرش مریم بود که من همیشه اونو دید میزدم و تو کفش بودم چون خیلی خوشکل بود(چشم سبز،مو بور،خوش اندام و خوش چهره) من با علی هم کلاسی بودیم تو دبیرستان و کنکور با هم دادییم و من شهر خودمون قبول شدم ولی علی یه شهر دیگه قبول شد من بعضی وقتا خونه علی میرفتم چون از ماهواره سردرمیاوردم و هر وقت خراب میشد میرفتم و درستش میکردم موقع ثبت نام دانشگاه بود و مادر و پدر علی برای ثبت نام علی رفته بودن و چون مریم دانشگاهی بود و کلاس داشت خانه ما موند چون با خواهرم دوست بود و رفت و آمد خانوادگی داشتیم .پدرومادر من بیشتر سر کار بودن و من خواهرم و مریم تو خونه بودیم.یه روز 3نفری رفتیم بازار و بازار خیلی شلوغ بود من از عقب میاومدم و اونا جلو میرفتن من مخصوصا بعضی وقت ها خودم رو از جلو به پشت مریم میزدم و میگفتم چرا هل میدن مردم(تا احتمالا شک نکنه)تو خونه هم چند بار دست رو پاش گزاشتم یا دستم رو به کون تپلش زدم بعد از 3روز پدرومادرش اومد ومریم رفت خونشون.بعد از چند وقت مریم زنگ زد و گفت که بیا خونه ما ماهواره رو درست کن من قبول کردم و رفتم در خونشون و اومد درو باز کرد یک لحظه ماتم برد وقتی مریم رو دیدم آرایش کرده بود یه تاپ و یک دامن خوشکل کوتاه پوشیده بود بعد من رفتم داخل و خودم مشغول ماهواره کردم بعد که درستش کردم مریم گفت بشین تا برات شربت بیارم شربت اورد و خم شد که تعارف کنه یک لحظه نگام به سینه های سفیدش افتاد اما به روی خودم نیاوردم بعد اومد کنارم نشست بدنش خیلی داغ بود و منم حشری شده بودم بلند شدم رفتم دستشویی وقتی اومدم دیدم مریم زده یه شبکه سکسی من اومدم نشستم دیدم مریم دستش رو گذاشت رو پام و به من نزدیک شد منم دستم رو گذاشتم رو کمرش و سرم رو بهش نزدیک کردم و لب گرفتیم وای که چه حالی داد بعد آروم تاپش رو در اوردم و از گردن شروع به خوردن تااومدم پایین بعد دامن وشورتش رو کشیدم پایین وای که چه کسی بود صورتی و بدون هیچ مویی و قلمبه شروع کردم به خوردن اما اجازه نمیداد میگفت خوشم نمیاد بعد برگردوندمش و کون سفید و قلمبه ای که همیشه آرزو کردنش رو داشتم دیدم بعد به حالت سگی شد میخواستم بکنم تو کونش امانمیگذاشت با هزار خواهش و التماس بالاخره اجازه داد کیرمو گذاشتم در سوراخ سفید کونش و یه توف زدم بهش و آروم فشار دادم تو مریم داشت درد میکشید ولی چیزی نمیگفت بعد شروع کردم به تلنبه زدن که آخو اوخش شرو شد هرچی تندتر میزم آخ...آخش بلندتر میشد تا احساس کردم مریم شل شد و افتاد اما من ول نکردم چون هنوز آبم نیومده بود تا بالاخره آبم اومد و ریختم کونش و افتادم روی مریم بعد از 15‎ ‎دقیقه هر دو بلند شدیم و رفتیم یه دوش بگیریم که داخل حمام هم یه سکس کردیم و من دیگه حسابی خسته شدم و مریم رو بوسیدم و رفتم خونه و خوابیدم بعد از اون ‏2هفته ای یک بار سکس داشتیم البته فقط ازکون

۶ نظر:

  1. سلام من اسمم یاسین بنده چند ماه پیش با یدختر تو دانشگاه اشنا شدم اسمش مهین بود اوایل دوستیمون خیلی گرم صمیمی شده بودم واقعا بدجور عاشقش بودم خدا شاهده ازته دل دوستش داشتم هرچی میخواست بهش میدادم بیشتر شارژ می خواست تا بعده ی مدت اخلاقش واسم عجیب شده بود نمیدونم حسم نسبت بهش عوض شده بود خیلی پروبازی درمیاورد غر میزد خستم کرد و رابطمو بهم زدم تقاضای من از شما دوستان بهش زنگ بزنید وهرچی میخواد واسش ردیف کنید بقران من مطمینم بخاطر شارژراضی ب دوستی سکس میشه شاید با شما خوب باشه اینم شمارشه 09359862529 بهش زنگ بزنید جواب نداد شارژ بفرستید این موضوع رو همه جا انتشار بدید ممنون

    پاسخحذف
  2. سلام‌کاش یکی پیدا بشه و فقط بخاطر سکس نخاد کاش .......

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام ارزش انسانها در وقار و محبت و احترام به نظر دیگرانه صداقت از همه چیز مهمتره و اینکه ادم طرفشو بخاطر خودش بخاد نه چیزای دیگه نظرتون چیه؟

      حذف